ین کتاب نوشته پرونوفسکی و مازلیش است و خانم لی‏لا سازگار آن را ترجمه کرده‏اند.

سنت روشنفکری در غرب از کتاب‏های مهمی است که در حوزه تاریخ اندیشه‏ها منتشر شده، و اواخر سال 79 به چاپ رسیده است.

ما در حوزه تاریخ فلسفه و تاریخ اندیشه‏های سیاسی متعددی داریم، ولی این کتاب هم حالت آموزشی دارد و هم با کتابهایی که در حوزه تاریخ اندیشه‏ها وجود دارد متفاوت است.

این کتاب از آثار کلاسیک غرب است؛(منظور از کلاسیک، کلاسیک معاصر است)که مورد توجه خوانندگان غربی بوده است.

این کتاب درباره اندیشمندانی مثل هابز، لاک، روسو، هگل، مارکس، کانت، مونتسکیو و غیره صحبت می‏کند، ولی کتاب تاریخ اندیشه‏ها نیست؛درباره‏نیوتن، گالیله، کپلر و افرادی از این دست صحبت می‏کند، ولی تاریخ علم هم نیست.

درباره انقلاب صنعتی، انقلاب فرانسه انقلاب امریکا و خلاصه سیر تاریخ اروپا و امریکا بحث می‏کند اما این کتاب تاریخ صرف هم نیست.پس موضوع این کتاب چیست؟

این کتاب همان گونه که از اسمش برمی‏آید می‏خواهد بگوید روشنفکری غرب چه مسیری را طی کرده که امروز در آنجا نهادینه شده است.

این مسیر یک مسیر زنجیروار بوده است و این افرادی که درباره آنها صحبت شده است حلقه‏های زنجیر بوده‏اند.

بنابراین سعی نویسندگان کتاب پیگیری این روند بوده و این که نشان بدهند نقش این حلقه‏ها در این زنجیر چه بوده و چطور این سلسله و این روال طی شده است و این روشنفکری، که به هر حال دستاورد بزرگی است، چگونه پیش آمده است.

یعنی نویسندگان یک مسیر خطی را دنبال نکرده‏اند، بلکه جنبشی پویا را در نظر داشته‏اند و یک کنش و واکنش را.

یعنی زمانی که به اندیشه‏های گالیله می‏پردازند، گالیله را به عنوان یک عالم بررسی می‏کنند ولی در ضمن می‏خواهند ببینند نظریه گالیله چه تأثیری بر سیر روشنفکری در غرب داشته است.

همین طور در مورد بقیه؛و در این راستا وقتی دوره الیزابت و چارلز اول را بررسی می‏کنند یا به جنبش اصلاح دین می‏پردازند، باز هم تأثیر این دوره‏های تاریخی و این گونه جنبش‏ها را بر روال روشنفکری در غرب مد نظر دارند.

تمام کتاب بررسی کنش و واکنش این اندیشه‏ها.اعم از اندیشه‏های اجتماعی یا نوآوری‏های علمی و بستر تاریخی‏شان-است.

وجه تمایز این کتاب از سایر کتاب‏هایی که درباره تاریخ اندیشه‏ها نوشته شده‏اند، همین است:این که در این کتاب کنش و واکنش اندیشه‏های اجتماعی و علمی با توجه به بستر تاریخی‏شان برسی شده است.

شاید شما درباره شخصیت‏ها و افکاری که در این کتاب مطرح شده، مطالب زیادی خوانده باشید.

بی‏شک کتاب‏های زیادی درباره روسو، مونتسکیو و بقیه اندیشمندان خوانده‏اید، اما نوع بررسی نویسندگان این کتاب درباره این افراد بسیار جالب است، چون مسائل ظریفی را مطرح کرده‏اند و برداشت‏های خاصی دارند که توجه ما را به نکاتی نو جلب می کند.

نویسندگان این کتاب دو نفرند، یکی جیکوب برونوفسکی که ما با کتاب عروج انسان او آشنایی داریم و ایشان با موشکافی و تبحر علت و معلول‏های تاریخی را پیش روی ما می‏گذارند.دیگری آقای مازلیش است که ریاضی‏دانی است علاقه‏مند به فلسفه علم و ادبیات.

وی استاد دانشگاه هاروارد بوده و نگارش قسمت‏های علمی کتاب و سرگذشت کسانی مانند گالیله و کپلر را به عهده داشته است.

این کتاب و موضوع‏اش به رشته خاصی مثل سیاست و فلسفه محدود نیست و به تمام حوزه‏های فعالیت ذهن توجه دارد و زمانی که به افرادی که در این کتاب بدان‏ها پرداخته شده است.

این کتاب در سه بخش تنظیم شده، بخش اول که دنیای رو به توسعه است و از لئوناردو داوینچی شروع و به گالیله ختم می‏شود.

بخش بعدی«مخالفت منطقی»نام دارد که از کرامول تا روسو را دربرمی‏گیرد، و بخش سوم، تا هگل ادامه می‏یابد.

دوره بررسی این کتاب از داوینچی شروع می‏شود و به هگل ختم می‏شود.در حقیقت یعنی از رنسانس شروع می‏شود-که مکاتب فکری دوره رنسانس را می‏توانیم پایه‏گذار مکتب‏های روشنفکری در غرب به شمار آوریم.

نویسندگان این چهار سده یعنی از رنسانس تا دوره هگل را به سه دوره تقسیم کرده‏اند: دوره اول دوره دنیای رو به توسعهاست که از لئوناردو شروع و به گالیله ختم می‏شود، یعنی ایتالیای سده پانزدهم و دوره پیدایش دولت-شهرها را دربرمی‏گیرد و به اوج شکوفای عصر الیزابت در انگلستان خاتمه می‏یابد، پس این دوره جنبش اصلاح دین و ظهور علم و صنعت را دربرمی‏گیرد.

بخش دوم عصرمخالفت منطقی نامگذاری شده است که از نخستین انقلاب یعنی مقاومت در برابر چارلز اول شروع می‏شود و نویسندگان روی این دوره بسیار تأکید می‏کنند و به خصوص تاءکیدشان بر این است که این اولین باری است که شاهی را گردن زدند و این مخالفت در پیشرفت سیر lزادیخواهی که از مشخصه‏های روشنفکری است، خیلی ارزش داشته است.